اي خون تو چراغ شب افروز انتظار(1 نظر)

غلامرضا محمدی -کویر :غزلی با همه ی ناچیزی پیشکش به سید وسالار شهیدان حضرت حسین بن علی (ع)

اي خون تو چراغ شب افروز انتظار

ای داغ تو دریغ جگر سوز روزگار
زيباتر از تو در چمن دلبري كه ديد
شيرين تر از تو عشق، كجا يافت يادگار
اي نام دلرباي تو اسطور ه ی شکیب
اي يادِ تو انيس غزل‌هاي بي‌قرار
اي برتر از شگفت، شكوهِ قيام تو
اي هر چه اوج، پيشِ بلندِ تو شرمسار
اي اسم آسماني تو مصدر خلوص
اي هر چه حسن از گل رويِ تو وامدار
ميلاد تو تبسم فصلي هميشه سبز
ترسيمِ كهكشانِ بلندي ستاره بار
اي نغمه‌ات ترنم مرغان بوستان
ای قصه ات سرود سواران کارزار
 اي پاره پاره ماه، گر آئينه‌ات نبود می ماند مهرِ روشن ایجاد در حصار
اي خاكِ تو شفاي جگرهاي سوخته
ای کویِ تو مراد محبان داغدار
پر پر شدي و عزّت حق برگ و بار يافت
افتادی وشکوهِ حقیقت شد آشکار
دريا گريست، موج به سرزد كرانه سوخت
در حسرتِ دو دستِ علمدارِ نامدار
 بعد از تو آب تشنه به سر میدود زدرد بعد از تو خاک از جگر انگیخت لاله زار
اي اشك‌ها، فراتِ روانِ هميشه خون
ای دیده ها زداغ تو چون دجله اشکبار
منظومه ی نگاه تو چون جلوه ی خداست
چرخیده است عالم دلها بر این مدار
ما با توايم و با تو مگر مي‌توان نبود
ای هر که با تو، چون غمِ عشقت بزرگوار 
هر روز در كوير عطشناكِ سينه سوز
می جویمت چو نهر چو دریا چو رودبار
مي‌خوانمت هميشه و خون گريه مي‌كنم
با آنکه خوانده ام غزلت را هزار بار

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا